نفس مامان و بابا

روز پدر مبارک

1393/2/22 18:31
172 بازدید
اشتراک گذاری

 

پدرم

من نبودم و تو بودی ،
بود شدم و تو تمام بودنت را به پایم ریختی ،
حالا سالهاست که با بودنت زندگی می کنم ،
هر روز، هر لحظه، هر آن و دم به دم هستی .
...
ببخش که گاهی آنقدر هستی که نمی بینمت ،
ببخش تمام نادانیها و نفهمی ها و کج فهمی هایم را،
اعتراض ها و درشتیهایم را ، و هر آنچه را که آزارت داد .
دستانت را می بوسم و پیشانیت را ،
که چراغ راه زندگیم بودی و هستی و خواهی بود ،
خاک پایت هستم تا هست و نیست هست .
به حرمت شرافتت می ایستم و تعظیم می کنم .

پشتم به تو گرم است. نمی‏دانم اگر تو نبودی، زبانم چطور می‏چرخید، صدایت نزنم!
راستش را بخواهی، گاهی، حتی وقتی با تو کاری ندارم، برای دل خودم صدایت می‏زنم؛ بابا!
آن‏قدر با دست‏هایت انس گرفته‏ام که گاهی دلم لک می‏زند، دستانم را بگیری.
هر بار دستانم را می‏گیری، خیالم راحت می‏شود؛ می‏دانم که هوایم را داری و من میان ازدحام غریبی، گم نمی‏شوم و تو هیچ وقت دستم را رها نمی‏کنی 

 

پدر نازینم روزت مبارک

 

همسرم

غنچه عشق وا شد و تو را درون آن دیدم

شبنمی شدم و بر روی تو باریدم

تا در اعماق قلبت بنشینم

و با عشق و محبتت زنده بمانم

ای آرامش زندگی من

تو بهترین و مهربان‌ترین هستی

دوستت دارم ای همه‌ی وجود من.....

همسر عزیزم روزت مبارک

 

 

پسندها (1)

نظرات (0)